یاسین یاسین ، تا این لحظه: 13 سال و 2 ماه و 18 روز سن داره

ایست خاطره

این روزها....

این روزها هم مامان و بابا در حال تکاپو برای پیدا کردن یه خونه ی بهتر هستن چون دیگه باید از جایی که هستن برن... این روزها ستایش بیشتر دوست داره که به پارک نزدیک خونشون بره . یه پارک خوشکل با کلی اسباب بازی.... این روزها دیگه روزهای پایانیه سال تحصیلی ستایش جونه و ستایش ناراحته که از دوستاش دور میشه. ولی خودشو برای کلاس اول آماده میکنه. این پارک که نزدیک خونه ی ستایش جونه پریسا دختر عمه هم پیششون بود: خیلی دوست داشت تنهایی یه عکس بندازه... ...
29 فروردين 1392

تولد یاسین و ستایش

٢٢ بهمن ماه 91 هم تولد یاسین و ستایش جون بود که مامان و بابا زحمت کشیدن و یه تولد کوچولو برای این فررشته کوچولو ها گرفتن. ستایش که خیلی خوشحال بود و از مامان و بابا تشکر کرد. تولد خونه ی مامان جون بود و به همه خوش گذشت. یاسین و ستایش در تولدشون:   ...
29 فروردين 1392

عکس های محرم 91

سنایش و یاسین جون در محرم سال 91 همراه مامان به مسجد رفتن و در مراسم علی اصغر شیر خوار شرکت کردن. ...
29 فروردين 1392

یاسین جون

یاسین هم برای خودش مردی شده. هر چند هنوز نمیتونه خوب کلمات رو بگه اما باز هم سعی خودشو میکنه. کلی شیطون شده و گاهی هم سر به سر ابجی ستایش میذاره. اما ستایش جون خیلی خانمه و از کارای یاسین ناراحت نمیشه. مامانی تعریف میکرد که یاسین شیطون رفته سراغ یخچال و از درش آویزون شده و دربه یخچال کنده شده خدا بهش رحم کرده . ای پسر شیطون ...
29 فروردين 1392

ستایش عزیزم

سلام به گل خوشکلم. ستایش عزیزم. خیلی وقته فرصت نمیکردم بیام و براتون بنویسم. الان یه هووویی به یادتون افتادم. تصمیم گرفتم بیام و از خاطرات شما گل های قشنگم بنویسم. ستایش گلم این روزها خیلی خانم شده.مرتب به مدرسه (پیش دبستانی ) میره و اونجا رو خیلی دوست داره. کلی شعرهای خوشکل یاد گرفته و همینطور سوره های کوچیک قران و همینطور کارای خوب خوب که مامان و بابا رو خیلی خوشحال میکنه. ستایش در اتاقش: ...
29 فروردين 1392
1